یادمه اولین روز گونه هامو ترک کردید وقتی دیدید دیوونم حرفامو باور کردید خیالتون راحت شد که بی شما میمیرم محبتو از اون وقت کمتر و کمتر کردید گفته بودید با منید حتی اگه نباشم کلاق خبر میاورد شبو با کی سر کردید شما دوسم نداشتید از چشماتون می بارید شما دوسم نداشتید از چشماتون میبارید نمیدونم شعرامو واسه چی از بر کردید از هرجا میگذشتید گل به پاتون میریختم شما بجاش تو قلبم هزارتا خنجر کردید عزیز بودید فراوون زجرم دادید چه آسون وجودتونو با زجر واسم عزیز تر کردید به یادتون نمونده تو اون غروب پاییز به یادتون نمونده تو اون غروب پاییز پیش هزارتا شاهد دستم انگشتر کردید چه روزایی که شونم پناه اشکاتون شد رو زانو های خستم خستگی رو در کردید انگار خوشی نمیخواست من مزشو بفهمم یه روز که گل میدادم نداده پرپر کردید چیزی نبود تا اون روز آروم بودیمو خوشبخت تمام این کارارو اون روزه آخر کردید پس نظرامون چی میشه پس نظرامون چی میشه حتما به یادتون نیست واسه ضریح آقا نظر کبوتر کردید حق با شماس من کجا شما کجا و تقدیر میوهی خوشبختی رو همیشه نوبر کردید من که چیزی نگفتم که دلتون گرفته این اولین باره که شما باهام قهر کردید همون کلاقه می گفت یه جا شمارو دیده انگشترو تو دسته یک کس بهتر کردید من که پسش ندادم دادم به همسایتون گفتم دیگه درست نیس شما ما رو ترک کردید یه چیزی می نویسم خدا منو ببخشه اگه یه وخت بهم خورد منطزرم بر گردید یه می نویسم خدا منو ببخشه اگه یه وخت بهم خورد منتظرم بر گردید
تو این عشق و رفاقت نداشتی تو صداقت
همون عهدی که بستی خودت اونو شکستی
عجب حوصله داری که بازم گله داری
ولی ای گل نازم همینه همه رازم
فدایه تو شدم من نگفتم که فدا شو
فقط گفتم عزیزم تو یار دل ما شو
تو هم رفتی ز پیشم زدی تیشه به ریشم
که با چشم پر آبم حالا خونه خرابم
میشینم سر راهت به امید نگاهت
میگن نا مهربونم شدی ورد زبونم
به پایه همه هرفات نشستم ننشستی
از اون زخم زبونات شکستم نشکستی
آرزومه دیدنه چشمایه تو حتی تو خواب
دیدم اون نرگس مستو یه شبی مصله سراب
مست و مدهوش شدم از دیدن چشمایه قشنگت
یادم آمد دوره ی کودکی و عهد شبام
تو قشنگی
تو لطیفی
تو چه پاکی
تو همون برگه گلی
اما چی فایده گذرا مصله شهاب